عرض ادب و احترام حدود 12سال پیش خانمی که همسر ایشان از جانبازان سرافراز جنگ بوده و به درجه رفیع شهادت نائل آمدند در جهت فروش قطعه زمینی که تنها برگ مالکیت ایشان رای تنفیذ قولنامه دادگاه می باشد که کاربری ورزشی هم داشته و بعداز کلی دوندگی و نامه از بنیاد نهایتا به اخذ مجوز احداث با حفظ کاربری ورزشی دست یافته و بجهت کهولت سن و بیسوادی فریب یک فرد کلاهبردار را می خورد به این قصد که وکالت فروش زمینش را به فرد مذکور بدهد و ایشان با سوءاستفاده و شیادی پیرزن بیچاره را به یکی از بنگاههای معاملات ملکی که شریک جرمش می باشد تحت این عنوان که وکالت فروش میگیرد برده و زمین را صاحب میشود و این خانم این قضیه را بعداز گذشت حدود شش سال از طریق فردی که زمین مذکور را از شخص کلاهبردار خریده است مطلع می شود و از آن تاریخ تابحال چه خود ایشان و چه اشخاصی را که جهت پادرمیانی می فرستد شخص مذکور اعلام میدارد که بنده فقط وکالت فروش گرفته ام و پولی هم دریافت نکرده ام و صاحب زمین خانم.... می باشد، اکنون با این شرایط که هیچ برگه ای دست این خانم نمی باشد و تنها مدرک ایشان شهودی هستند که نزد طرف رفته اند آیا طرح دعوی با این عنوان روشن شدن حساب ایام تصدی وکالت فرد مذکور و یا اینکه آیا دعوایی که از دادگاه درخواست نموده که فرد مذکور را به ارائه مدرک و برگه ای مربوط به هر ادعایی که دارد چه وکالت و چه مالکیت، را می شود مطرح نمود ؟مجددا عرض مینمایم که هچ مدرک و برگه ای دست این خانم نیست. باتشکر فراوان
عنوان کلاهبرداری صدق نمی کند چون به صورت قانونی اعطای وکالت صورت گرفته و وکیل در حدود مورد وکالت اقدام به فروش ملک نموده است و بایست متن وکالتنامه را قرائت کرد که وکیل حق اخذ ثمن معامله را داشته یا نه، که در این صورت می توان با طرح دعوای حقوقی علیه وکیل ثمن معامله را درخواست کرد و این ادعا که من پولی دریافت نکرده ام، در تضاد با ماهیت امانی وکالت است و بایست حساب زمان تصدی امر وکالت را به موکل بدهد.