شماره5463/هـ - 19/6/1386
رأی وحدترویه شماره 702 هیأتعمومی دیوانعالی کشور درخصوص صلاحیت شورای اصلاحات ارضی نسبت به اصلاح اسناد مربوط به نسقهای زراعی
الف: مقدمه
جلسه هیأتعمومی دیوانعالی کشور در مورد پرونده ردیف 84 /46 وحدترویه، رأس ساعت 9 بامداد روز سهشنبه مورخه 2/5/1386 به ریاست حضرت آیتالله مفید رییس دیوانعالی کشور و با حضور حضرت آیتالله دری نجفآبادی دادستان کل کشور و شرکت اعضای شعب مختلف دیوانعالی کشور در سالن اجتماعات دادگستری تشکیل و پس از تلاوت آیاتی از کلامالله مجید و قرائت گزارش پرونده و طرح و بررسی نظریات مختلف اعضای شرکتکننده در خصوص مورد و استماع نظریه جناب آقای دادستان کل کشور که به ترتیب ذیل منعکس میگردد، به صدور رأی وحدترویه قضایی شماره 702 - 2/5/1386 منتهی گردید.
ب: گزارش پرونده
احتراماً به استحضار میرساند: بر اساس گزارش 2 /18 مورخ 15/11/1384 ریاست محترم شعبه هجده دیوانعالی کشور از شعبه چهارده سابق و هجده فعلی و شعبه21 دیوانعالی کشور در استنباط از ماده 38 آییننامه اصلاحات ارضی مصوب سال 1343 کمیسیون خاص مشترک مجلسین، طی پروندههای کلاسه 69 /1362 و 24 /1672 آراء مختلف صادر گردیده است که جریان پروندههای مرقوم بهشرح ذیل گزارش میگردد.
1- حسب محتویات پرونده کلاسه 69 /1362 شعبه چهاردهم سابق دیوانعالی کشور، آقای جهانگیر ... دادخواستی به خواسته ابطال سند نسق زراعی شماره 27111 - 4/5/1349 و 29600 - 18/4/1351 تنظیمی در دفترخانه اسناد رسمی آستارا و 2732 - 20/5/1345 دفتر اسناد رسمی شماره 42 رشت و خلع ید خوانده از زمینهای مزبور به طرفیت آقای ماشاءالله ... به دادگاه عمومی آستارا تقدیم، که برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه آن شهرستان ارجاع گردیده است که شعبه مرقوم با استناد به مفاد ماده 38 آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 1343 و تبصره آن به شایستگی شورای اصلاحات ارضی سازمان جهادکشاورزی استان گیلان قرار عدم صلاحیت صادر نموده و پرونده را در اجرای ماده 28 قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی به دیوانعالی کشور ارسال که به شعبه چهاردهم ارجاع و طی دادنامه شماره 376 - 1382 بهشرح ذیل اتخاذ تصمیم نمودهاند: «نظر به مرجعیت عام محاکم دادگستری و اینکه ماده 38 آییننامه اصلاحات ارضی استنادی در قرار صادره، مغایرتی با حق اقامه دعوی از ناحیه خواهان در محاکم دادگستری ندارد، لذا قرار مزبور غیرموجه تشخیص و با نقض آن، پرونده در اجرای بند الف ماده 410 قانون آییندادرسی در امور مدنی به همان شعبه اعاده میشود.»
2- به دلالت محتویات پرونده کلاسه 24 /1672 شعبه بیست و یکم دیوانعالی کشور آقایان علی، گل علی و ذکرعلی شهرت همگی نظری، دادخواستی به طرفیت آقایان عوض آذری و قوچعلی نظری و نیز به طرفیت ادارات ثبت اسناد و املاک و امور اراضی اردبیل به خواسته صدور حکم به الزام خواندگان به اصلاح نسقهای زراعی شماره 418115 - 49 و 57744 و صدور سند زراعی مشاعی جدید نسبت به سهم خواهانها به دادگاه عمومی بخش سرعین تقدیم نمودهاند. دادگاه رسیدگیکننده با استدلال اینکه ماده 38 آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 1343 و ماده 6 قانون الحاق موادی به آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 1346 حاکی است که اصلاح اسناد اصلاحات ارضی در صلاحیت شورای اصلاحات ارضی میباشد، لذا طی دادنامه 1560 قرار عدم صلاحیت خود را به صلاحیت شورای اصلاحات ارضی صادر و پرونده را در اجرای ماده 28 ق.آ.د.د.ع و انقلاب در امور مدنی به دیوانعالی کشور ارسال که به شعبه بیست و یکم ارجاع و طی دادنامه 820 - 83 بهشرح زیر رأی صادر گردیده است:
«با توجه به اینکه اصلاح سند طبق ماده 38 آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 1343 و ماده 6 قانون مواد الحاقی به آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 1346 از وظایف خاص شورای اصلاحات ارضی میباشد، لذا قرار صادره تأیید میشود.»
همانطور که ملاحظه میفرمایید، شعبه چهاردهم سابق دیوانعالی کشور طی دادنامه فوقالاشعار، صرف نظر از عنوان «خلع ید» مرقوم در قسمتی از خواسته خواهان، ماده 38 آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 1343 را مانع مراجعه مستقیم به دادگاههای عمومی و طرح دعوی به خواسته موارد مذکور در این ماده از آییننامه نمیداند ولی شعبه بیست و یکم دیوانعالی کشور اظهارنظر در خصوص موارد مذکور در ماده 38 آییننامه مرقوم را فقط در صلاحیت شورای اصلاحات ارضی دانسته که با عنایت به صدور آراء متفاوت از شعب مذکور طرح موضوع را به استناد ماده 270 قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری برای صدور رأی وحدترویه قضایی تقاضا مینماید.
معاون قضایی دیوانعالی کشور - حسینعلی نیری
ج: نظریه دادستان کل کشور
باحترام؛ در خصوص پرونده وحدترویه قضایی حقوقی ردیف 84 /46 هیأت محترم عمومی دیوانعالی کشور موضوع اختلاف نظر بین شعب 14و 21 دیوانعالی کشور در استنباط از مقررات ماده 38 آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 1343 با لحاظ مندرجات گزارش تنظیمی و مقررات قانونی بهشرح آتی اظهارنظر میگردد.
نظر به اینکه بهموجب مقررات ماده 38 آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 13 مرداد 1343 مصوب کمیسیون خاص مشترک مجلسین وقت:
(در مواردی که شورای اصلاحات ارضی تشخیص دهد در اسنادی که در اجرای مقررات اصلاحات ارضی تنظیم شده اشتباهی رخداده است رأی به اصلاح یا اقاله یا ابطال سند خواهدداد. رأی مزبور برای دفاتر اسناد رسمی و دوایر ثبت اسناد و املاک لازمالاجرا خواهدبود، درصورتیکه رأی مزبور خللی به حق دیگری برساند حسب تقاضای ذینفع طبق قسمت اخیر ماده یک قانون مربوط به اشتباهات ثبتی و اسناد معارض مصوب 1333 عمل خواهدشد.)
و طبق ماده 6 قانون مواد الحاقی به آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 3/5/1343 کمیسیون خاص مشترک مجلسین تصویب شده در تاریخ 12/2/1346 مجلس شورای ملّی وقت (اگر اختلافی در تشخیص اینکه کسی زارع ملکی است که در تصرف دارد یا آن را در تاریخ 19/10/1340 بهعنوان زارع صاحب نسق در تصرف داشته یا رابطه او با ملک بر اساس دیگری میباشد حادث شود، رفع اختلاف با توجه به تعاریف مذکور در مقررات اصلاحات ارضی مصوب 19/10/1340 با سازمان اصلاحات ارضی است و رأی سازمان در این خصوص قاطع است، دعاوی مطروحه در محاکم قضایی که هنوز منتهی به صدور حکم قطعی نشده است تابع مقررات این ماده میباشد.)
نظر به مراتب مذکور آییننامه اصلاحات ارضی مصوب 13/5/1343 مصوب کمیسیون خاص مشترک مجلسین میباشد، به استناد قانون مربوط به اجازه اجرای آییننامه قانون اصلاحات ارضی دارای ارزش اعتبار و آثار مصوبات قوهمقننه میباشد و از طرفی بهموجب مقررات قانون مواد الحاقی ... مذکور در فوق آییننامه مذکور بهعنوان قانون مورد تنفیذ مقنن قرار گرفته است.
و به اعتبار مقررات مرقوم رسیدگی به اختلافات راجع به تصرفات مبنای نسق زراعی و اختلافات و اشتباهات حادث در اسناد تنظیمی در اجرای قانون مذکور در صلاحیت شورا یا سازمان اصلاحات ارضی مقرر گردیده است و حتی در مواردی که دعاوی مطروحه در خصوص اختلاف در محاکم قضایی منتهی به حکم قطعی نگردیده باشد با عدول از صلاحیت عام محاکم قضایی موضوع به صلاحیت سازمان اصلاحات ارضی احاله گردیده است، النهایه بهشرح قسمت اخیر ماده 38 فوقالاشعار درصورتیکه رأی شورا یا سازمان اصلاحات ارضی مخل حقوق اشخاص باشد حسب درخواست ذینفع طبق مقررات قسمت اخیر ماده یک قانون مربوط به اشتباهات ثبتی و اسناد معارض عمل خواهد شد و مقررات قسمت اخیر ماده یک قانون مربوط به اشتباهات ثبتی و ... نیز تصریح دارد به اینکه (ذینفع «متضرر از رأی» میتواند به دادگاه مراجعه نماید و در هر حال تعیین تکلیف نهایی در دادگاه خواهد بود.)
بنابراین: اولاً مقررات مربوط به رسیدگی به اختلافات مربوط به نسق زراعی و اسناد مربوط به آن بهموجب مقررات خاص در صلاحیت سازمان اصلاحات ارضی مقرر گردیده و مقررات عمومی ناظر به صلاحیت عام مراجع قضایی در مقام تعارض ناسخ و یا مخصص مقررات خاص نخواهد بود. ثانیاً تخصیص صلاحیت برای سازمان اصلاحات ارضی به معنی عدول از صلاحیت عام محاکم قضایی نبوده بلکه متضرر از تصمیم سازمان اصلاحات ارضی میتواند از تصمیم مذکور در محاکم ذیصلاح قضایی درخواست احقاق حق نماید.
بنا بر جهات مرقوم رأی شعبه 21 دیوانعالی کشور که با لحاظ این مراتب صادر گردیده است منطبق با موازین و مقررات تشخیص و مورد تأیید میباشد.
رأی وحدترویه هیأتعمومی دیوانعالی کشور
«واگذاری اراضی کشاورزی به زارعین صاحب نسق و تشخیص استحقاق و تعیین مقدار زمینی که به هر یک از آنها واگذار میشود بر اساس ضوابط و مقررات خاص قانون اصلاحات ارضی است، و درصورتیکه در نحوه این واگذاری و یا تنظیم سند اشتباهی رخ دهد بهموجب ماده 38 آییننامه قانونی مصوب کمیسیون مشترک مجلسین (مرجع صالح در زمان تصویب) شورای اصلاحات ارضی آن را اصلاح مینماید. شورای انقلاب اسلامی در 7/9/1359 با الحاق یک تبصره به آییننامه مذکور و نیز در 13/2/1359 اصلاح تبصره 3 ماده2 لایحه قانونی راجع به تکمیل پارهای از مواد قانون اصلاحات ارضی تلویحاً آن را تأیید نمودهاست، لذا با عنایت به قسمت اخیر اصل 159 قانون اساسی جمهوری اسلامی بهنظر اکثریت اعضاء هیأتعمومی دیوانعالی کشور رأی شماره 83 /820 شعبه 21 دیوانعالی کشور که با این نظر مطابقت دارد صحیحاً صادر شده و تأیید میگردد.»
«این رأی بهموجب ماده 270 قانون آییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری در موارد مشابه برای شعب دیوانعالی کشور و دادگاهها لازمالاتباع میباشد.»