رأی وحدت رویه شماره 70 ()- 16/12/1351
عدم شمول قانون تشدید مجازات مرتکبین قاچاق به شیره تریاک
در رسیدگی به بزه قاچاق تریاک درخصوص اینکه شیره تریاک معروف به تریاک افغانی همان تریاک (موضوع ماده واحده قانون تشدید مجازات مرتکبین قاچاق مصوب سال1348) و یا شیره تریاک (موضوع ماده (7) قانون منع کشت خشخاش مصوب سال 1338 میباشد) بین شعب محترم 11 و 12 دیوانعالی کشور دو رویه مختلف اتخاذ شده است بدین تفصیل:
1 ـ برات علیدوست به اتهام حمل و مالکیت نهصدگرم شیره تریاک افغانی مورد تعقیب دادسرای مشهد قرار گرفته و مستنداً به ماده واحده قانون تشدید مجازات مرتکبین اصلی جرایم مواد مخدره تقاضای مجازات وی از دادگاه جنایی خراسان شده است شعبه اول دادگاه مذکور پس از رسیدگی با احراز بزهکاری متهم به این استدلال که ... چون مطابق نامه اداره نظارت بر مواد مخدره و صورتمجلس توزین ماده افیونی مکشوف شیره تریاک بوده و در ماده واحده مندرج در کیفرخواست ذکری از شیره تریاک نشده و نمیتوان بدون تصریح در قانون مذکور متهم را به استناد آن محکوم نمود مؤیداً به فهرست مواد مخدره پیوست قانون اصلاح منع کشت خشخاش مصوب سال 1338 که (شیره تریاک را کاملاً متمایز از تریاک و در ردیف دیگری ذکر کرده است) عمل متهم را با ماده (7) قانون منع کشت خشخاش تطبیق و با رعایت ماده (44) قانون مجازات عمومی وی را به شش ماه حبس تأدیبی و پرداخت مبلغ چهارصد و پنجاه هزار ریال جریمه نقدی محکوم کرده است بر اثر فرجامخواهی متهم پرونده در شعبه 12 دیوانعالی کشور مطرح و شعبه مذکور در تاریخ 24/11/1351 چنین رأی داده است:
از طرف فرجامخواه بیان اعتراض خاصی بر دادنامه فرجامخواسته نشده است و چون از جهت رعایت اصول و قواعد دادرسی و تطبیق جرم با قانون و تعیین کیفر اشکال مؤثری که مستلزم نقض باشد به نظر نمیرسد دادنامه مزبور به اتفاق آرا ابرام میشود.
2 ـ اسماعیل محمدی به اتهام حمل و اخفای یکهزار و پانصدگرم تریاک افغانی تحت تعقیب قرار گرفته و دادسرای مشهد به استناد ماده واحده قانون تشدید مجازات مرتکبین اصلی جرایم قاچاق مصوب سال 1348 درخواست مجازات او را از دادگاه جنایی خراسان کرده است دادگاه مذکور پس از رسیدگی به استناد اینکه (چون طبق صورتمجلس توزین اداره مبارزه با مواد مخدره جنس مکشوفه وی شیره تریاک میباشد نه تریاک) عمل را با ماده (7) قانون اصلاح منع کشت خشخاش مصوب سال 1338 تطبیق و با رعایت ماده (44) او را به شش ماه حبس تأدیبی و پرداخت مبلغ هفتصد و پنجاه هزار ریال جریمه نقدی محکوم کرده است براثر فرجامخواهی متهم و دادسرای استان پرونده در شعبه 11 دیوانعالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفته و چنین رأی داده است (اعتراض خاصی از طرف متهم نشده است تا مورد رسیدگی قرار گیرد ولی اعتراض دادسرای استان برحکم فرجام خواسته وارد است چون تریاک نمالیده که اصطلاحاً شیره تریاک تعبیر میشود غیر از شیره مطبوخ بوده و چیزی جز تریاک نیست لذا حکم فرجامخواسته از لحاظ تطبیق اتهام با قانون مخدوش است و به موجب ماده (430) قانون اصول محاکمات جزایی شکسته میشود) و در مرتبه ثانی نیز دادگاه جنایی در نظریه خود اصرار کرده است.
بهطوری که ملاحظه میشود در موضوع واحد از دو شعبه دیوانعالی کشور دو نظریه متفاوت صادر و ابراز شده است علیهذا برطبق ماده (3) از مواد الحاقی به قانون آییندادرسی کیفری مصوب سال 1337 و ماده واحده قانون وحدت رویه قضایی مصوب سال 1328 مراتب برای طرح در هیأت عمومی دیوانعالی کشور اعلام میگردد.
دادستان کل کشورـ دکترعلیآبادی
به تاریخ روز چهارشنبه 16/12/1351 هیأت عمومی دیوانعالی کشور تشکیل گردید پس از طرح و بررسی اوراق پرونده و قرائت گزارش و کسب نظریه جناب آقای دادستان کل کشور به شرح زیر:
با مراجعه به مواد قانون منع کشت خشخاش واضح میشود که مقنن آن را به دو دسته تقسیم کرده است.
ماده (1) اصلاح قانون منع کشت خشخاش چنین مقرر میدارد: «مواد مخدره مذکور در این قانون به دو دسته تقسیم شدهاست:
اول مواد افیونی که شامل تریاک و سوخته تریاک و شیره و سایر ترکیباتی میشود که دارای مواد مزبور باشد دوم سایر ادویه مخدره اعم از مشتقات تریاک مانند (مرفین و هروئین و کوکآیینو مواد مخدره صنعتی و شیمیایی) که در فهرست ادویه مخدره سازمان ملل متحد تعیین شود و یا سازمان بهداشت جهانی مراقبت در مصرف آن را ضروری شناسد.
تبصره ـ حشیش و مواد مخدره مشابه آن که از طرف وزارت بهداری در فهرست مندرج در این ماده تعیین خواهد شد از نظر مقررات این قانون در ردیف مواد افیونی محسوب میشوند.
مقنن در فهرست مواد مخدره در مواد (1، 2، 3، 4 و 5) مقرراتی وضع نموده به شرح ذیل:
ماده 1 ـ از نظر قانون اصلاح قانون منع کشت خشخاش و استعمال تریاک مصوب 31/3/ 1338و با توجه به ماده (1) قانون مزبور و تبصره (1) ذیل آن مواد مخدره به دو دسته تقسیم و تفکیک میشود دسته اولـ مواد افیونی و حشیش و مشابهین آن دسته دوم ـ سایر ادویه مخدره.
ماده 2 ـ مواد مخدره مذکور در این فهرست چه از طریق صفت و چه از اجسام و عناصر طبیعی به دست آید یکسان شناخته میشود.
ماده 3 ـ مواد مخدره مذکور در این فهرست به هرنام و به شکل هر داروی اختصاصی که ساخته و عرضه شده و یا بشود باز همان داروی مخدره اصلی شناخته میشود.
ماده 4 ـ مواد مخدره مذکور در این فهرست اعم از آنکه ساخته و یا تصفیه یا طبخ آنها تکمیل شده یا نشده باشد یکسان شناخته میشوند.
ماده 5 ـ دسته اول مواد مخدره عبارت است از شیره تریاک، تریاک، سوخته تریاک، شیره مطبوخ، تفاله جوهرنگاری، هر قرص استحصالات جالینوسی تریاک، بنگ بنکات، چرسی.
ماده 6 ـ دسته دوم مواد مخدره به دو گروه تقسیم میشود:
گروه اولـ مواد مخدری که شامل خام و املاح و استحصالات آن از نظر قانون یکسان و دریک ردیف شناخته میشوند این مواد عبارتند از پنجاه و شش قلم به شرح مندرج در فهرست مواد مخدره با توجه به این مقررات معلوم میشود که کلیه اقلام مواد مخدره را مقنن در ردیف هم و یکسان تلقی کرده و بین خالص و ترکیبات حاصله از آن از لحاظ مجازات فرقی قائل نشده است و این رویه برای این اتخاذ شده که در موقع تعیین مجازات ماده خالص مجبور نشود تمام ترکیبات و مشتقات آن را تعداد و احصا نماید بنابراین تمام مواد مخدره که مشمول ماده (4) قرار گیرند از لحاظ مجازات در ردیف هم هستند همینطور تمام مواد مخدره که مشمول ماده (5) یا ماده (7) یا ماده (8) میشوند در نظر مقنن مجازات آنها طبق هریک از این مواد یکسان میباشد و از لحاظ خالص و مرکب و مشتق فرقی بین آنها وجود ندارد.
قانونگذار برای اینکه این مقصود خود را صریحتر اعلام دارد در ماده (10) قانون مزبور با عبارتی منجز چنین مقرر میدارد «مواد مخدره مذکور در این قانون ولو آنکه مخلوط با مواد دیگری باشد از نظر مجازات خالص محسوب میشود.»
با این توضیحات مسلم میگردد هنگامی که مقنن از لحاظ مصالح اجتماعی مجازات خالص تریاک و مرفین و کوکایین را تغییر داده و تشدید مینماید چون تمام مشتقات آنها هم در ردیف آنها میباشند به تبع تشدید مجازات مواد خالص مجازات ترکیبات و مشتقات آنها هم تغییر پیدا میکند.
صرفنظر از این استدلال و ماده (10) قانون مذکور که فوقاً ذکر شد اگر دیوان کشور بخواهد بین ماده خالص و مشتقات آن فرق گذارد یک خسران اجتماعی عظیمی متوجه کشور میشود زیرا بعضی از مشتقات این مواد از لحاظ سپری ساختن نیروی فعال و خلاق افراد سهمناکتر از خالص آنها میباشد مثلاً شیره تریاک به مراتب خطرناکتر از تریاک است در این صورت آیا سزاوار است تریاک به تعذراینکه تنها اسم آن در قانون تشدید ذکر شده مجازات آن اعدام یا حبس با اعمال شاقه باشد ولی مجازات شیره تریاک که در قانون تشدید از آن ذکر نشده حبس تأدیبی ویا حبس فرض شود بهعلاوه اتخاذ چنین رویه موجب میشود که سوداگران همان مواد را که استعمال و یا واردکردن آن از لحاظ بهداشت کشور و اقتصاد عمومی یک بلیه عظیمی تلقی میشود با کمی تغییرکل و مخلوط کردن با مواد دیگر وارد کنند و یا از محلی به محل دیگر حمل نمایند و به جای مجازات اعدام و یا حبس با اعمال شاقه در معرض مجازات حبس مجرد قرار گیرند.
دیوانعالی کشور که مواجه با حقایق امور است و همواره باید مصالح عالیه کشور را مطمح نظر قرار دهد اگر هم مواد فوقالذکر مخصوصاً ماده (10) مبنی بر مواد مخدره مذکور در این قانون ولو آنکه مخلوط با مواد دیگری باشد از نظر مجازات خالص محسوب میشود وجود نداشت باید با اختیارات تقنینی که دارد تا وقتی که مواجه با نص صریحی که او را منع نماید نشود هرگونه اصلاح قانونی که فقط امنیت قضایی کشور آن را ایجاب مینماید اتخاذ کند تا از هرگونه خطر اجتماعی مخصوصاً خطراتی که متوجه نیروی خلاق افراد کشور میشود جلوگیری کند از لحاظ نقص قانون تشدید مجازات لازم میداند مثالی را تذکر دهد مقنن در قانون تشدید مجازات مواد مخدره مجازات بیش از دو کیلو تریاک و یا بیش از ده گرم مرفین یا هروئین و یا کوکآیینرا معین کرده و همینطور مجازات تریاک کمتر از دو کیلو و هروئین یا مرفین و یا کوکآیینکمتر از ده گرم را معین کرده ولی مجازات دو کیلو تمام ویا ده گرم تمام را پیش بینی نکرده است آیا دیوان کشور روی این منقصت و به تعذر اینکه قانون تشدید ساکت است باید این مقدار تریاک و کوکآیینرا مشمول قانون سابق داند و اظهارنظر نماید که مجازات دو کیلو تریاک حبس مجرد ولی مجازات دو کیلو تریاک کمتر حبس با اعمال شاقه است.
خوشبختانه در قضیه مورد بحث قانون منع کشت خشخاش کلید حل قضیه را با وضع مواد فوقالذکر و مخصوصاً ماده (10) مبنی بر مواد مخدره مذکور در این قانون ولو اینکه مخلوط با مواد دیگری باشد از نظر مجازات خالص محسوب میشود داده و جای هیچگونه ابهامی را باقی نگذارده است بنابراین متهمین مواد مخدره اعم از اینکه نسبت به خالص ماده و یا ترکیبات و مشتقات آن محکوم شوند باید مجازات قانون تشدید دامنگیر آنها شود نه قانون سابق.
رأی اکثریت هیأت عمومی دیوانعالی کشور
نظر به اینکه در فهرست مواد افیونی و مخدر هریک از این مواد منجمله شیره تریاک و تریاک جداگانه تعریف و توصیف شده است و بند «هـ» از قانون تشدید مجازات مرتکبین اصلی جرایم مندرج در قانون اصلاح منع کشت خشخاش مصوب تیرماه 1348 ()منحصراً ناظر به چهار ماده تریاک و مرفین و هروئین و کوکایین میباشد و حکم این قانون به سایر مواد مذکور در فهرست مواد افیونی و مخدر قابل تسری به نظر نمیرسد لذا رویه شعبه دوازدهم دیوانعالی کشور تأیید میشود. این رأی طبق قانون وحدترویه مصوب سال 1328 در موارد مشابه برای تمام محاکم و شعب دیوانعالی کشور لازمالاتباع است.