رأی وحدترویه ردیف 37و24 ([1])- 1358/4/25
لازمالاجرا بودن آییننامه مربوط به رانندگان آتشنشانی و کاردانهای فنی
موضوع ماده (82) لایحه قانونی شهرداری مصوب 1331/8/11
آقای عنایتاله ناظریان بازنشسته شهرداری پایتخت به موجب نامهای که به شماره 63259مورخ 1354/7/19 ثبت اداره دفتر دیوانعالی کشور گردیده اعلام نموده که رأی شماره 305 مورخ 1354/7/1 هیأت رسیدگی تجدیدنظر (دادگاه تجدیدنظر انتظامی) که بر اثر شکایت استخدامی مشارالیه صادر گردیده با آرای شماره 630 مورخ 1347/9/3 و 633 مورخ 1347/9/4 و 571 مورخ 1348/8/17 شعبه هفتم دیوانعالی کشور که در موارد مشابه و نظیر هم صادر گردیده اختلاف دارد و درخواست طرح موضوع را در هیأت عمومی دیوانعالی کشور نموده است آرای مزبور ذیلاً توصیف میشود:
1 ـ رأی شماره 305 مورخ 1354/7/1 آقای عنایتاله ناظریان شکوائیهای به طرفیت اداره کل بازنشستگی به دبیرخانه شورای سازمان امور اداری و استخدامی کشور تسلیم نموده و به شرح آن اظهار داشته که در تاریخ 1352/11/23 برطبق ماده (74) الحاقی به تقاضای شخصی بازنشسته شده و چون براساس ماده (82) لایحه قانون استقلال شهرداریها و نامه شماره 16651 مورخ 1338/12/10 وزارت کشور آییننامه شماره 56520 مورخ 1331/12/18 و نامه شماره 4383مورخ 1348/1/24 شعبه 7 دیوانعالی کشور و نامه شماره 4804 مورخ 1348/12/26 اداره کل بازنشستگی از سال 1330 به کاردانهای فنی آتشنشانی حقوق رانندگی به انضمام 50% بابت کاردانی فنی پرداخته میشده و در قانون استخدام کشوری این امر پیشبینی نشده بوده از اول سال 1347 شهرداری به استناد قوانین قبلی 50% حق کاردانی فنی را در گروه و پایه آنان منظور و پرداخت نموده و مینماید و مشارالیه تقاضا کرده که حکم حقوق و گروه پایه او با محاسبه 50% بابت کاردانی فنی تهیه و حکم بازنشستگی براین اساس صادر گردد که هیأت دوم رسیدگی به شکایات استخدامی نسبت به پرونده مزبور به این ترتیب اظهارنظر کرده است: (ماده 93 قانون شهرداری مصوب 1334/4/11 مقرر میدارد «از تاریخ تصویب این قانون لایحه شهرداری مصوب 1331/8/11 و لوایح متمم آن و همچنین کلیه قوانین که با این قانون مغایرت دارد ملغی است» و چون مستند صدور ابلاغ شماره 9653 مورخ 1342/7/29 موضوع تبدیل وضع شاکی به کاردان فنی درجه (3) از تاریخ 1342/3/27 و ماده (3) آییننامه شماره 56520 مورخ 1331/12/18 بوده که براساس ماده (82) لایحه قانونی شهرداری مصوب 1331/8/11 به تصویب رسیده و لایحه مذکور و مقررات مربوط به آن به شرح فوق از تاریخ 1334/4/11 ملغی شده و از طرفی طبق ماده (59) قانون شهرداری مصوب 1334/4/11 شاکی مشمول مقررات عمومی استخدامی شناخته شده و طبق ماده (148) قانون استخدام کشوری نیز کلیه قوانین استخدامی سابق که در مقام اجرا با آن مغایر باشد ملغی گردیده است لذا به جهات فوق و عنایت به لایحه جوابیه اداره کل بازنشستگی و اینکه احتساب 50% حقوق به عنوان حق کاردانی درامر تعیین حقوق بازنشستگی جواز قانونی ندارد و شکایت غیروارد تشخیص و رد میگردد) از این رأی شاکی درخواست تجدیدنظر نموده و هیأت رسیدگی تجدیدنظر (دادگاه تجدیدنظر انتظامی) چنین رأی داده است:
(با توجه به محتویات پرونده و لایحه جوابیه اداره کل بازنشستگی نسبت به حکم مورد شکایت اشکالی به نظر نمیرسد و تأیید میگردد).
2 ـ آرای شماره 630 مورخ 1347/9/3 و 633 مورخ 1347/9/4 و 571 مورخ 1347/8/17 شعبه هفتم دیوانعالی کشور، آقایان محمد جعفری، رمضانعلی کتابی و جعفر کجوری کاردانهای فنی آتشنشانی به موجب دادخواستهای جداگانه به طرفیت اداره کل بازنشستگی به سازمان امور اداری و استخدامی کشور شکایت و درخواست نمودهاند که حکم صادره از طرف شهرداری تهران در مورد 50% حقوق مربوط به فوقالعاده کاردان فنی آنها از طرف بازنشستگی تأیید گردد و هیأت رسیدگی نسبت به پروندههای آنان به این ترتیب رأی داده است:
ماده 93 قانون شهرداریها مصوب 1334/4/11 مقرر میدارد: (از تاریخ تصویب آن قانون لایحه شهرداریها مصوب 1331/8/11 و لوایح متمم آن و کلیه قوانین با این قانون مغایرت دارد ملغی است) بنابراین چون مستند صدور حکم فوقالعاده کاردانی ماده (3) آییننامه شماره 56620 مورخ 1331/12/18 وزارت کشور میباشد که به استناد ماده (82) لایحه شهرداریها مصوب 1331/8/11 تنظیم گردیده است و لایحه مذکور به شرح فوق از تاریخ 1334/4/11 ملغی شده است و به علاوه به موجب ماده (59) قانون شهرداریها مصوب 1334/4/11 شاکی مشمول مقررات عمومی استخدامی میباشد و طبق ماده (148) لایحه قانون استخدام کشوری مصوب 31/3/ 1345از تاریخ تصویب و اجرای قانون مذکور کلیه مقررات استخدامی سابق که در مقام اجرا با قانون مذکور مغایر باشد ملغی خواهد شد بنابراین شکایت شاکی وارد نیست و رد میشود). از آرای مزبور کاردانهای فنی آتشنشانی شهرداری درخواست تجدیدنظر نمودهاند و شعبه هفتم دیوانعالی کشور به موجب پروندههای جداگانه و آرای شماره 630 مورخ 1347/9/3 و 633 مورخ 1347/9/4 و 571 مورخ 1347/8/17 نسبت به پروندههای مزبور رسیدگی و به این ترتیب اظهارنظر نموده است: (چون آییننامه شماره 56620 مورخ 1331/12/18 مربوط به رانندگان آتشنشانی و کاردانهای فنی و درجهبندی آنها که به موجب ماده (82) لایحه قانونی شهرداری مصوب 1331/8/11 تهیه و تدوین گردیده پس از لغو لایحه قانونی مزبور که به استناد ماده (13) قانون شهرداریها مصوب 1334/4/11 بهعمل آمده از بین نرفته و به قوت خود باقی مانده و وزارت کشور ضمن نامه شماره 19616 مورخ 1342/6/7 در پاسخ نامه شهرداری که راجع به آییننامه و اجرای آن کسب تکلیف نموده آن را محتاج به تصویب مجدد ندانسته و شهرداری را مختار نموده که در صورتی که آییننامه را به قوت خود باقی میداند نسبت به اجرای آن اقدام نماید و شهرداری تهران با اجازه مزبور در سال 1342 به استناد آن آییننامه احکام عدهای از واجدین شرایط را صادر کرده و اداره بازنشستگی هم آن احکام را گواهی نموده و نظر به اینکه حکم شاکی را شهرداری به استناد همان آییننامه که آن را قابل اجرا میدانسته صادر نموده است و نظر به اینکه دستور نخستوزیر هم شامل کارمندان شهرداری که از وجوه عمومی حقوق دریافت نمیکنند نمیباشد و با فرض اینکه شامل هم بدانیم اجرای مقررات آییننامه شماره... درباره رانندگان، تبدیل وضع استخدامی آنها نیست بلکه عملاً ترفیع و اضافه است که به آنها داده میشود و نظر به اینکه آییننامه مزبور مغایرتی با قانون استخدامی جدید که تکلیفی برای این قبیل رانندگان تعیین ننموده ندارد اعتراضات متقاضی تجدیدنظر وارد تشخیص و یا فسخ حکم دادگاه بدوی مقرر میگردد که حکم صادره از شهرداری تهران را درباره متقاضی تجدیدنظر گواهی و تأیید مینماید). بنا به مراتب چنانچه ملاحظه میگردد رأی شماره 305 مورخ 1354/7/1 هیأت رسیدگی تجدیدنظر (دادگاه تجدیدنظر انتظامی) با آرای شمارههای 630 و 633 و 571 هیأت تجدیدنظر (شعبه هفتم دیوانعالی کشور) در مورد اینکه با لغو لایحه قانونی شهرداری مصوب 1331/8/11 آیا آییننامه شماره 5662مورخ 1331/12/8 وزارت کشور مربوط به رانندگان آتشنشانی و کاردانهای فنی به قوت خود باقی است یا خیر تهافت دارد لذا کسب نظر هیأت عمومی دیوانعالی کشور مورد تقاضا است.
دادستان کل کشور
بهتاریخروزدوشنبه1358/4/5هیأتعمومیدیوانعالیکشورباحضور جناب آقای دادستان کل کشور و با حضور جنابان آقایان رؤسا و مستشاران دیوان کشور مشاوره نموده چنین رأی میدهند:
رأی هیأت عمومی دیوانعالی کشور
نظر به اینکه آییننامه مربوط به رانندگان آتشنشانی و کاردانهای فنی که براساس ماده (82) لایحه قانونی شهرداری مصوب 1331/8/11 ([1])تصویب شده است پس از الغای لایحه قانونی مزبور فسخ نشده و در لایحه قانونی مصوب 1334/4/11 هم مقرراتی که موجب فسخ ضمنی آییننامه مزبور باشد وضع نگردیده است رأی شعبه هفتم دیوانعالی کشور در باب لازمالاجرا بودن و آییننامه مورد بحث صحیح و مطابق با موازین قانونی است.