رأی وحدترویه شماره 17 ()- 12/3/1354
لزوم شرکت مشاوران در رسیدگی دادگاه جنحه به قائم مقامی دادگاه اطفال
در مورد لزوم شرکت دو نفر مشاور در رسیدگی به اتهامات جنایی اطفال در دادگاههای جنحه (در نقاطی که دادگاه اطفال تشکیلنشده) بین دو شعبه پانزدهم و دوم دادگاه استان مرکز به موجب احکامی که ذیلاً توصیف میشود تغایر و تهافت نظر و رأی وجود دارد:
1 ـ شعبه پانزدهم دادگاه استان مرکز طبق دادنامه شماره 2640 مورخ 14/8/1353 در مقام رسیدگی پژوهشی به اتهام طفل 17 ساله به قتل غیرعمد در اثر بیاحتیاطی درامر رانندگی اتومبیلسواری بدون داشتن پروانه رانندگی که در دادگاه جنحه قم در رسیدگی بدوی متهم بزهکار شناخته شده و به دو سال حبس در دارالتأدیب محکوم گردیده با عبارت زیر شرکت دو عضو مشاور را در رسیدگی دادگاه جنحه به درجه ضرورت تشخیص نداده است. «گرچه دادگاه صادرکننده رأی پژوهش خواسته برطبق ماده (3) قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار مصوب 1338 در مورد رسیدگی به بزه جنایی با حضور دو عضو مشاور میبایستی تشکیل میگردید ولی عدم رعایت این امر به آن درجه اهمیت قرار ندارد که در حکم دادگاه مزبور اثر بگذارد...).
سپس با توضیحات و استدلالهایی که رأی پژوهشخواسته را از جهت احراز تحقق وقوع بزه منتسبه و تطبیق آن با قانون بلااشکال دانسته و فقط متهم را سزاوار تخفیف بیشتری در مجازات شناخته و کیفر او را به یک سال حبس در دارالتأدیب کاهش داده است. از این حکم فرجامخواهی شده و شعبه ششم دیوانعالی کشور حکم فرجامخواسته را به علت عدم دخالت دو نفر مشاور در دادرسی جنایی مخدوش دانسته و نقض کردهاند و رسیدگی مجدد را به شعبه دیگر دادگاه استان مرکز ارجاع نمودهاند. شعبه دوم دادگاه استان مرکز طبق دادنامه شماره 834 مورخ 9/6/1353 در رسیدگی مجدد پژوهشی نسبت به همان مورد (پس از نقض فرجامی، حکم شعبه 15) به لحاظ ضرورت حضور دو مشاور در رسیدگی دادگاه جنحه حکم پژوهشخواسته را بدین عبارت فسخ کرده است:
«طبق ماده (3) قانون تشکیل دادگاه اطفال بزهکار مصوب سال 1338 برای رسیدگی به جرایم جنایی در دادگاه اطفال بزهکار شرکت دو نفر مشاور در رسیدگی دادگاه بدوی الزامی است که رأی مشورتی خواهند داد و چون برای رسیدگی به اتهام متهم پژوهشخواه در دادگاه اطفال بزهکار دو مشاور مورد بحث شرکت نداشتهاند علیهذا دادنامه بدوی از این حیث مخدوش است که با فسخ دادنامه پژوهشخواسته مقرر میدارد دفتر پرونده را جهت رسیدگی مجدد به دادگاه بدوی اعاده دهد.
چنانکه ملاحظه میشود دو شعبه پانزدهم و دوم دادگاه استان مرکز از ماده (3) قانون مربوط به تشکیل دادگاه اطفال بزهکار استنباط متفاوت دارند. شعبه پانزدهم عدم حضور دو عضو مشاور را در رسیدگی به اتهام جنایی اطفال در دادگاه جنحه مؤثر در اعتبار حکم و موجب خللی در آن نمیداند در صورتی که شعبه دوم حکم دادگاه بدوی را به سبب عدم شرکت دو مشاور در رسیدگی مخدوش میشناسد و فسخ میکند.
بنا به مراتب بالا و با احراز تهافت استنباط دو دادگاه از ماده سوم قانون تشکیل دادگاه اطفال با توجه به ماده سوم اضافه شده به قانون آییندادرسی کیفری مصوب 1337 تقاضای رسیدگی و صدور رأی شایسته به منظور ایجاد رویه واحد در موارد مشابه دارم.
دادستان کلکشور ـ احمد فلاح رستگار
به تاریخ روز 12/3/1354 هیأت عمومی دیوانعالی کشور تشکیل گردید پس از طرح و بررسی اوراق پرونده و قرائت گزارش و استماع عقیده جناب آقای دادستان کل کشور مبنی بر: «لزوم تشکیل دادگاه اطفال در رسیدگی به امور جنایی از قاضی آن دادگاه و دو نفر مشاور به طریقی که در ماده سوم قانون دادگاه اطفال تصریح گردیده است» مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رأی هیأت عمومی دیوانعالی کشور
از ملاحظه قانون تشکیل دادگاه اطفال معلوم میشود کیفیت تشکیل دادگاه و تشریفات رسیدگی مورد توجه خاص مقنن بوده تا حدی که رعایت مقررات این قانون به موجب ماده (1) وقتی هم که دادگاه جنحه به قائممقامی دادگاه اطفال رسیدگی میکند تأکید شده است و تصریح در ماده (16) به اینکه رسیدگی به جرایم اطفال تابع قانون آییندادرسی نیست به منظور رعایت همین مقررات بوده است و از جمله این مقررات ماده (3) قانون مزبور میباشد که صراحت دارد درمورد جنایات دادگاه اطفال از قاضی آن دادگاه و دو نفر مشاور که شرایط و ترتیب تعیین آنان پیشبینی شده است تشکیل میگردد. بنابراین رسیدگی دادگاه جنحه به قائممقامی دادگاه اطفال درمورد جنایت بدون شرکت دادن مشاوران بر خلاف منظور و مصرحات قانون مزبور است و در این صورت حکم آن دادگاه در مرحله بعدی اعتبار قانونی نخواهد داشت. این رأی به دستور ماده (3) اضافه شده به قانون آییندادرسی کیفری مصوب 1337 از طرف دادگاهها باید در موارد مشابه پیروی شود.()