رأی وحدترویه شماره 106 ()- 16/11/1353
قابل گذشت بودن ایراد صدمه بدنی موضوع ماده (40) قانون تشدید مجازات
رانندگان با جهات مقرر در ماده (11) قانون مذکور
بر اثر وصول نامه شماره 7742 مورخ 27/8/1353 دادسرای استان کرمان و مطالعه پروندههای پیوست آن معلوم شد در دو مورد مشابه دو رأی متهافت که به شرح زیر توصیف میگردد از دیوانعالی کشور صادر شده است:
1 ـ در پرونده فرجامی شماره 8623 شعبه نهم دیوانعالی کشور موضوع این بوده است که از دادسرای شهرستان یزد کیفرخواستی علیه رمضان صابری به اتهام ایراد صدمه بدنی غیرعمدی به دیگری که منجر به شکستگی و نقص عضو گردیده در اثر بیاحتیاطی در رانندگی با نداشتن گواهینامه رانندگی، صادر و به استناد ماده (5) ناظر به ماده (11) قانون تشدید مجازات رانندگان تعیین کیفر متهم خواسته شده است. دادگاه جنحه یزد با احراز بزهکاری متهم مورد را منطبق با ماده (5) قانون تشدید مجازات رانندگان دانسته و با رعایت ماده (345) قانون مجازات عمومی او را به دو ماه حبس تأدیبی قابل خرید و سه هزار ریال غرامت محکوم کرده و از لحاظ پروانه رانندگی او را با داشتن پروانه بینالمللی فاقد پروانه نشناخته است تا ماده (11) استنادی دادسرا دربارهاش صدق نماید در نتیجه برائت او در این مورد اعلام شده. متهم و دادسرای شهرستان یزد از حکم پژوهشخواهی کردهاند و شعبه دوم دادگاه استان کرمان در رسیدگی پژوهشی نسبت به موضوع طبق دادنامه شماره 373ـ374ـ49 چنین رأی داده است:
(نظر به پژوهشخواهی دادسرای شهرستان یزد و رمضان صابری متهم از دادنامه پژوهشخواسته شماره 145 مورخ 7/2/1349 صادره از دادگاه جنحه یزد و نظر به اینکه حسب اعلام صریح اداره راهنمایی و رانندگی یزد با استناد به ماده (33) آییننامه راهنمایی و رانندگی گواهینامه رانندگی متهم فاقد اعتبار و ارزش قانونی میباشد و اینکه به موجب گواهینامههای صادره پزشکی صدمه وارده به مصدوم منجر به از کارافتادن و یا تغییرشکل دائم پای نامبرده نشده است بلکه فقط حرکات تاشدن زانوی او تا اندازهای محدود گردیده و پای مشارالیه از کار نیفتاده است به نظر دادگاه عمل انتسابی به متهم از مصادیق ماده (5) قانون تشدید مجازات رانندگان به نظر نرسیده بلکه با توجه به نداشتن گواهینامه رانندگی و محتویات پرونده، عمل مشارالیه منطبق با ماده (11) ناظر به ماده (4) قانون مذکور میباشد. علیهذا دادگاه به جهات نامبرده دادنامه پژوهشخواسته را فسخ نمود با توجه به مراتب مذکور و گزارش کلانتری و اظهارات خود متهم با تطبیق عمل وی بر مواد اخیرالذکر و رعایت ماده (45) مکرر قانون مجازات عمومی به لحاظ گذشت شاکی و اینکه متهم فاقد پیشینه محرومیت کیفری است و با رد پژوهشخواهی متهم، نامبرده را به سه ماه حبس تأدیبی و تأدیه مبلغ دو هزار ریال جزای نقدی با کسر و احتساب ایام بازداشت گذشته محکوم مینماید...).
متهم از رأی پژوهشی فرجامخواسته و شعبه نهم دیوانعالی کشور طبق حکم شماره 1484 به تاریخ 7/11/1352 چنین رأی داده است:
(از ناحیه فرجامخواه اعتراض موجهی بهعمل نیامده است دادنامه فرجامخواسته با توجه به محتویات پرونده صحیح قانونی تشخیص و دادنامه ابرام میگردد).
2 ـ در پرونده فرجامی شماره 9409 شعبه اول دیوانعالی کشور موضوع این بوده است که محمد ضیاءالدین به اتهام ایراد صدمه غیرعمدی در اثر رانندگی اتومبیل بدون داشتن گواهینامه رانندگی تحت تعقیب قرار گرفته دادسرای شهرستان کرمان با صدور کیفرخواست به استناد ماده (11و 5) قانون تشدید مجازات رانندگان تعیین مجازات او را خواسته است. دادگاه جنحه کرمان با احراز بزهکاری متهم طبق ماده استنادی دادسرا و رعایت ماده (45) قانون مجازات عمومی و ماده (5) قانون تشدید مجازات رانندگان او را به یک ماه حبس تأدیبی قابل خرید و پرداخت سه هزار ریال جزای نقدی محکوم نموده، دادسرا از قلت مجازات پژوهشخواهی کرد و شعبه اول دادگاه استان کرمان در حکم پژوهشی خود چنین آورده است:
(... دادگاه اولیه با اینکه متهم فاقد پروانه رانندگی بوده و طبق ماده (11) قانون تشدید مجازات رانندگان میبایست به حداکثر مجازات مندرج در ماده (5) محکوم شود معالوصف در موقع استفاده از تخفیف به جای ماده (45) مکرر از ماده (45) اصلی استفاده و برخلاف اصول مشارالیه را به یک ماه حبس تأدیبی محکوم کرده است از این نظر رأی پژوهشخواسته مخدوش و با توجه به مراتب و احراز بزهکاری وی به شرح ادله توضیح شده فوق و توجه به نظریههای پزشکی که حاکی است دست شاکی که یکی از وظایف ضروری انسانی را انجام میدهد تغییرشکل یافته و به میزان 10 الی 20% نقص عضو ایجاد گردیده است و شمول عمل به ماده (5) قانون تشدید مجازات رانندگان و رعایت ماده (11) همان قانون از نظر نداشتن پروانه رانندگی و رعایت تخفیف و استفاده از ماده (45) مکرر به لحاظ گذشت شاکی و ضمن فسخ رأی صادره دادگاه مشارالیه را به شش ماه حبس تأدیبی با احتساب ایام بازداشت قبلی و تأدیه سه هزار ریال جزای نقدی محکوم مینماید...) متهم نسبت به رأی پژوهشی رسیدگی فرجامی خواسته و شعبه اول دیوانعالی کشور طبق دادنامه شماره 674 به تاریخ 25/6/1353 چنین رأی داده است:
(چون عمل انتسابی طبق محتویات پرونده با ماده (4) قانون تشدید مجازات رانندگان انطباق دارد و شاکی هم گذشت کرده لذا با نقض حکم فرجامخواسته قرار موقوفی تعقیب متهم فرجامخواه صادر میشود).
چنانکه ملاحظه میشود دو رأی توصیف شده که از دو شعبه نهم و اول دیوانعالی کشور در مورد مشابه (که مصداق ماده (4) قانون تشدید مجازات رانندگان ناظر به ماده (11) آن قانون شناخته شده و گذشت شاکی خصوصی نسبت به آن اعلام شده) صادر گردیده با یکدیگر متغیر و متهافت است، شعبه نهم حکم محرومیت پژوهشی را درموردی که از مصادیق ماده (4) قانون تشدید مجازات رانندگان تشخیص داده شده و شاکی گذشت خود را اعلام کرده، ابرام نموده است و در نتیجه گذشت شاکی را موجب موقوف شدن تعقیب مجرم ندانسته است در صورتی که شعبه اول دیوانعالی کشور در موردی نظیر آن (که خود برخلاف رأی پژوهشی فرجامخواسته منطبق بر ماده (4) قانون تشدید مجازات رانندگان شناخته) به استناد گذشت شاکی قرار موقوفی تعقیب متهم را صادر کرده است.
بنا به مراتب بالا و با اجازه ماده واحده قانون وحدترویه قضایی برای اتخاذ رویه واحد از آن هیأت محترم تقاضای رسیدگی به موضوع و صدور رأی شایسته را دارد.
دادستان کل کشور ـ احمد فلاح رستگار
به تاریخ روز چهارشنبه 16/11/1353 هیأت عمومی دیوانعالی کشور تشکیل گردید. پس از طرح و بررسی گزارش و اوراق پرونده و استماع عقیده جناب آقای دادستان کل کشور مبنی بر: بزه مذکور در ماده (4) قانون تشدید مجازات رانندگان به صراحت ماده مرقوم از جرایم قابل گذشت است و مقرون بودن به علل مشدده مغیر ماهیت آن نمیباشد. بنابراین با وجود مقرون بودن جرم به علل مشدده مذکور در ماده (11) با گذشت مصدوم متهم قابل تعقیب کیفری نمیباشد.
رأی هیأت عمومی دیوانعالی کشور
نظر به اینکه ماده (11) قانون تشدید مجازات رانندگان ناظر به تعیین کیفیات مشدده مجازاتهایی است که موضوع مادتین (3 و 4) آن قانون میباشد و متضمن تعیین جرم جداگانه نیست بنابراین ایراد صدمه بدنی موضوع ماده (4) قانون تشدید مجازات رانندگان با جهات مقرر در ماده (11) قانون مذکور نیز قابل گذشت خواهد بود.()