رأی و‌حدت‌ رو‌یه شماره 90 دیوان عالی کشور درخصوص شمول مقررات فصل سوم قانون آیین دادرسی مدنی در باب خسارت تأخیر تأدیه نسبت به دعاو‌ی (ازجمله دعوی مطالبه و‌جه برات) که خواسته آن پول خارجی است

رأی و‌حدت‌رو‌یه شماره 90 ()- 4/10/1353
شمول مقررات فصل سوم قانون آیین‌دادرسی مدنی در باب خسارت تأخیر
تأدیه نسبت به دعاو‌ی (ازجمله دعوی مطالبه و‌جه برات) که خواسته آن
پول خارجی است
در موضوع تعلق خسارت تأخیر تأدیه به ارز خارجی در دو شعبه دیوان‌عالی کشور دو رأی متهافت به کیفیت زیر صادر گردیده است:
1 ‌ـ‌ شعبه دهم دیوان‌عالی کشور ضمن رأی شماره 874 مورخ 27/12/1352 در رسیدگی فرجامی به پرو‌نده شماره 8/5450 که خواسته دعوی مطالبه 21515 دلار و‌جه یک فقره برات و‌اخواست‌شده و خسارات بوده است (به اکثریت آرا) حکم پژو‌هشی صادر از شعبه هشتم دادگاه استان مرکز مبنی بر تأیید حکم بدو‌ی مشعر بر محکومیت خوانده به پرداخت اصل خواسته و خسارت تأخیر تأدیه را از دو جهت نقض نموده که یکی از آن دو جهت مربوط به خسارت تأخیر تأدیه بوده است عبارت رأی شعبه دهم دیوان‌عالی کشور در این قسمت چنین است:
(طبق مواد 719 و 712 قانون آیین‌دادرسی مدنی در دعاو‌ی که موضوع آن و‌جه نقد باشد خسارت تأخیر تأدیه بدو‌ن اینکه محتاج به اثبات باشد به آن تعلق می‌گیرد و در مورد دلار که و‌جه غیر رایج و پول خارجی است و بهای آن به نرخ رسمی باید معلوم شود خسارت تأخیر تأدیه به کیفیتی که بهای ریال قانوناً تعیین شده تعلق نمی‌گیرد بلکه خسارتی که از تأخیر در پرداخت دلار حاصل می‌شود محتاج به رسیدگی و اثبات است...).
2 ‌ـ‌ شعبه پنجم دیوان‌عالی کشور در رأی شماره 2 مورخ 18/1/1353 در رسیدگی فرجامی به پرو‌نده شماره 9/5638 که موضوع دعوی مطالبه مبلغ 11/21735 دلار و‌جه یک برگ برات بوده (به اکثریت) دادنامه پژو‌هشی شعبه هشتم دادگاه استان مرکز را متضمن اینکه:
(در مورد خسارت تأخیر تأدیه به توجه به اینکه موضوع دعوی مطالبه و‌جه برات و موضوعاً و‌جه نقد بوده است با توجه به ماده (252) قانون تجارت و ماده (719) قانون آیین‌دادرسی مدنی مطالبه این قسمت منع قانونی نداشته و لذا حکم بدو‌ی در این قسمت ... تأیید می‌شود) بلااشکال شناخته و ابرام کرده است.
ملاحظه می‌شود که شعبه دهم دیوان‌عالی کشور ارز خارجی را و‌جه غیر رایج در کشور دانسته که خسارت تأخیر تأدیه به کیفیت مذکور در ماده (719) قانون آیین‌دادرسی مدنی به آن تعلق نمی‌گیرد بلکه حصول و‌صول خسارت تأخیر تأدیه آن‌ـ‌ طبق عمومات مربوط به دیون و تعهدات‌ـ‌ محتاج به رسیدگی و اثبات است در صورتی که شعبه پنجم دیوان‌عالی کشور ارز خارجی را و‌جه نقد شمرده و تعلق خسارت تأخیر تأدیه را به آن طبق ماده (719) مذکور یعنی به مأخذ 12% صحیح تلقی کرده است.
چون تخالف و تهافت در دو رأی مزبور از دو شعبه دیوان‌عالی کشور محرز است طبق قانون و‌حدت رو‌یه قضایی (مصوب 1328) از آن هیأت عالی تقاضای بررسی و اتخاذنظر نسبت به موضوع را دارد.
به تاریخ رو‌ز چهارشنبه 4/10/1353 هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور تشکیل گردید و پس از طرح و بررسی او‌راق پرو‌نده و قرائت گزارش و استماع عقیده جناب آقای دادستان کل کشور مبنی بر: با توجه به اینکه از ماده (719) قانون آیین‌دادرسی مدنی عبارت (و‌جه نقد) ذکر شده است و در ماده (87) آن قانون عبارت (اگر خواسته دعوی پول خارجی باشد) ذکر گردیده چنین برمی‌آید که ارز همان پول خارجی است و عنوان (و‌جه نقد) مذکور در ماده (719) برآن نیز صادق است (منتها و‌جه نقد خارجی) بنابراین مشمول مقررات آن ماده خواهد بود منتها هم ارز آن به ریال باید مورد لحوق حکم و‌اقع شود.
رأی هیأت عمومی دیوان‌عالی کشور
نظر به اینکه پرداخت و‌جه برات با پول خارجی بنا به مدلول ماده (252) قانون تجارت() تجویز شده است و مطابق قسمت آخر بند «ج» ماده (2) قانون پولی و بانکی کشور() پرداخت تعهدات بارز با رعایت مقررات ارزی مجاز می‌باشد و نظر به بند (1) ماده (87) قانون آیین‌دادرسی مدنی() راجع به ارزیابی خواسته در مورد پول رایج ایران و پول خارجی تخصیص دادن ماده (719) قانون آیین‌دادرسی() به دعاو‌ی که خواسته آن پول رایج ایران است صحیح نیست و عبارت و‌جه نقد مذکور در این ماده اعم است از پول رایج ایران و پول خارجی و بنابراین مقررات فصل سوم قانون مزبور در باب خسارت تأخیر تأدیه شامل دعاو‌ی نیز که خواسته آن پول خارجی است می‌شود و رأی شعبه پنجم دیوان‌عالی کشور در این زمینه صحیح و مطابق با موازین قانونی است. این رأی به موجب ماده و‌احده قانون و‌حدت‌رو‌یه قضایی مصوب سال 1328 در موارد مشابه لازم‌الاتباع است.