رأی وحدترویه شماره 547 ()- 7/12/1369
صلاحیت محلی دادسراهای عمومی در رسیدگی به جرم خیانت در
امانت (عدم تحویل کالا توسط راننده)
احتراماً به استحضار میرساند: شعب دیوانعالی کشور راجع به صلاحیت محلی دادسراهای عمومی در رسیدگی به جرم خیانت در امانت نسبت به اجناسی که برای حمل از شهرستان مبدأ به شهرستان مقصد تحویل راننده کامیون شده و اجناس مزبور به مقصد نرسیده رویههای مختلف اتخاذ نمودهاند و این امر موجب بلاتکلیفی دادسراهای عمومی شده لذا رسیدگی و اظهارنظر هیأت عمومی دیوانعالی کشور برای ایجاد وحدترویه ضروری است. پروندههای مزبور و آرای مربوطه به این شرح است:
1 ـ به حکایت پرونده کلاسه 7ـ2/2993 شعبه دوم دیوانعالی کشور محمدرضا شکری به اتهام اینکه مقداری شکر در شهرستان بوشهر تحویل گرفته تا با کامیون آنها را به خرمآباد حمل نماید ولی بار را به مقصد نرسانده و تحویل نداده تحت تعقیب کیفری دادسرای عمومی بوشهر قرار گرفته و بازپرس پس از بررسی پرونده قرار عدم صلاحیت به اعتبار دادسرای عمومی خرمآباد (مرجع قضایی مقصد) صادر نموده و پرونده را به دادسرای عمومی خرمآباد فرستاده و دادسرای خرمآباد هم محل تحویل اجناس را که بوشهر بوده صالح به رسیدگی شناخته و بر اثر حدوث اختلاف پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و شعبه دوم رأی شماره 151/2 مورخ 1/3/1369 را به این شرح صادر نموده است: با توجه به مجموع مندرجات اوراق پرونده و اینکه ورود متهم به خرمآباد و نیز ارتکاب جرمش در محل مذکور روشن نیست لهذا در وضع موجود با تأیید صلاحیت دادسرای عمومی بوشهر حل اختلاف مینماید.
2 ـ به حکایت پرونده کلاسه 12ـ12/2926 شعبه 12 دیوانعالی کشور آقای علینقی جاویدی به اتهام اینکه در تاریخ 10/10/1367 مقدار 19780 کیلوگرم آهن در شهرستان بوشهر تحویل گرفته تا با کامیون شماره 17473/92 شیراز به مقصد اصفهان حمل نماید ولی آنها را در مقصد اصفهان تحویل نداده تحت پیگرد دادسرای عمومی بوشهر قرار گرفته و بازپرس دادسرای بوشهر به استدلال اینکه بوشهر صرفاً محل بارگیری کالا بوده و دلیلی وجود ندارد که این کالا در بوشهر مورد تصرف یا استفاده غیرمجاز واقع شده باشد و تحویل گرفتن کالا جرم محسوب نمیشود تا بوشهر محل وقوع جرم باشد به اعتبار صلاحیت دادسرای عمومی اصفهان که محل خیانت در امانت نسبت به کالای امانی محسوب است قرار عدم صلاحیت صادر نموده و پرونده را به دادسرای عمومی اصفهان فرستاده است دادسرای عمومی اصفهان هم رسیدگی را در صلاحیت دادسرای بوشهر تشخیص و بر اثر اختلاف در امر صلاحیت پرونده به دیوانعالی کشور ارسال شده و شعبه 12 رأی شماره 39/12 مورخ 25/1/1369 را به این شرح صادر نموده است:
با توجه به محتویات پرونده امر درخصوص حدوث اختلاف نظر قضایی راجع به صلاحیت رسیدگی فیمابین دادسراهای عمومی بوشهر و اصفهان با اعلام صلاحیت دادسرای عمومی بوشهر و تأیید نظریه دادسرای عمومی اصفهان حل اختلاف میشود.
3 ـ به حکایت پرونده کلاسه 22/16/3173 شعبه 16 دیوانعالی کشور آقای مجید بنینعیم سرپرست شرکت حمل و نقل خرمشهر به دادسرای عمومی بوشهر شکایت کرده که در تاریخ 6/12/1368 مقدار 14070 کیلوگرم کالا در شهرستان بوشهر تحویل آقای سیفا... رحیمی راننده کامیون 12663 تهران ج شده که با صورتحساب و بارنامه شماره 279846 در مشهد تحویل نماید ولی تاکنون محموله را در مقصد تحویل نداده است بازپرس دادسرای عمومی بوشهر به عنوان اینکه بوشهر محل بارگیری کالا بوده و دلیلی وجود ندارد که محموله در بوشهر مورد تصرف غیرمجاز قرار گرفته باشد و صرف بارگیری جرم محسوب نمیشود و محل خیانت نسبت به کالاهای امانی محل وقوع جرم محسوب میشود رسیدگی را در صلاحیت دادسرای عمومی مشهد تشخیص و با قرار عدم صلاحیت پرونده را به دادسرای مشهد فرستاده است بازپرس دادسرای عمومی مشهد هم به استدلال اینکه محل بارگیری بوشهر بوده و در مشهد خیانت در امانت نشده رسیدگی را در صلاحیت دادسرای بوشهر دانسته و براثر اختلاف در امر صلاحیت پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و شعبه 16 رأی شعبه 688 مورخ 14/8/1369 را به این شرح صادر کرده است:
نظر به مندرجات پرونده و کیفیات منعکس درآن نظریه مورخ 4/4/1369 دادسرای عمومی بوشهر دایر بر صلاحیت رسیدگی دادسرای عمومی مشهد موجه است و با تأیید آن حل اختلاف میشود.
4 ـ به حکایت پرونده کلاسه 14ـ4/2648 شعبه چهارم دیوانعالی کشور بر اثر شکایت شرکت حمل و نقل بستان وابسته به وزارت بازرگانی آقای داود کمانیان راننده کامیون به اتهام خیانت در امانت و تحویل گرفتن 23000 کیلو برنج در بوشهر برای حمل و تحویل در شیراز و عدم تحویل کالا در مقصد مورد تعقیب کیفری دادسرای عمومی بوشهر قرار گرفته و بازپرس بوشهر به این استدلال که تحویل برنج در بوشهر جرم محسوب نمیشود بلکه عدم تحویل محموله جرم است که در شیراز واقع شده به اعتبار صلاحیت دادسرای عمومی شیراز قرار عدم صلاحیت صادر کرده و بازپرس دادسرای شیراز هم با ذکر اینکه پرونده بدون انجام تحقیقات و صرفاً به گمان اینکه کالا در شیراز تحویل نشده رسیدگی را در صلاحیت دادسرای بوشهر تشخیص و بر اثر حدوث اختلاف پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و شعبه چهارم رأی شماره 414/4 مورخ 23/8/1367 را به این شرح صادر کرده است:
با تأیید نظریه دادسرای بوشهر مبنی براینکه با عدم تحویل محموله به محل شیراز جرم محقق شده (با فرض احراز) و توجه به اینکه نظر بازپرس شیراز دایر به اینکه تحقیقات انجامنشده را میتوان با اعطای نیابت اقدام نمود به صلاحیت رسیدگی در دادسرای شیراز حل اختلاف مینماید.
نظریه ـ از مجموع این مراتب معلوم است که شعب دوم و دوازدهم دیوانعالی کشور دادسرای عمومی مبدأ تحویل کالا را صالح شناختهاند و شعب چهارم و شانزدهم دیوانعالی کشور دادسرای عمومی مقصد را واجد صلاحیت دانسته و رویههای مختلف اتخاذ نمودهاند از آنجا که جرم خیانت در امانت به دادسرای عمومی بوشهر اعلام شده که محل تحویل کالاهای امانی به رانندگان کامیونها بوده لذا به نظر میرسد که بازپرس دادسرای عمومی بوشهر بایستی برطبق بند (1) ماده (54) قانون آییندادرسی کیفری با توجه به ماده (10) قانون تشکیل دادگاههای کیفری 1 و 2 مصوب 1368 و تبصره آن تحقیقات مقدماتی را انجام دهد و پس از احراز وقوع جرم با رعایت ماده (56) قانون آییندادرسی کیفری اقدام کند.
معاون اول قضایی دیوانعالی کشورـ فتح ا..یاوری
به تاریخ روز سهشنبه 7/12/1369 جلسه وحدترویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور به ریاست رییس دیوانعالی کشور و با حضور نماینده دادستان محترم کل کشور و جنابان آقایان رؤسا و مستشاران شعب حقوقی و کیفری دیوانعالی کشور تشکیل گردید، پس از طرح موضوع و قرائت گزارش و بررسی اوراق پرونده و استماع عقیده نماینده دادستان محترم کل کشور مبنی بر: «باتوجه به اینکه کالاها در بوشهر وسیله رانندگان کامیونها بارگیری شده و در شهرهای مقصد تحویل نگردیده و شروع جرم از بوشهر بوده دادسرای عمومی بوشهر مرجع صالح به رسیدگی خواهد بود و آرای شعبات دوم و دوازدهم دیوانعالی کشور که براین اساس صادر شده مورد تأیید است». مشاوره نموده و اکثریت بدین شرح رأی دادهاند:
رأی وحدترویه هیأت عمومی دیوانعالی کشور
بند (1) ماده (60) قانون آییندادرسی کیفری شکایت مدعی خصوصی را یکی از جهات شروع تحقیقات بازپرسی شناخته و ماده (63) قانون مزبور هم به انجام این امر تأکید دارد بنابراین بازپرس محلی که در آنجا کالا برای حمل به مقصد تحویل راننده شده ولی به مقصد نرسیده مکلف میباشد که با وصول شکایت مدعی خصوصی تحقیقات اولیه را شروع نماید و ادامه دهد تا پس از احراز وقوع جرم برطبق مادتین (54 و 56) قانون آییندادرسی کیفری () اقدام گردد. فلذا آرای شعب دوم و دوازدهم دیوانعالی کشور که برمبنای این نظر صادرشده صحیح تشخیص میشود. این رأی برطبق ماده واحده قانون وحدترویه قضایی مصوب 1328 برای شعب دیوانعالی کشور و دادگاهها در موارد مشابه لازمالاتباع است.