اموری که ممکن است در طول دادرسی اتفاق بیفتند را طواری دادرسی می نامند. یک دادرسی ممکن است ساده و بدون اتفاق سپری شده و قاضی به راحتی حکم صادر کند اما همیشه این چنین نیست و ممکن است اموری در روند دادرسی اتفاق بیفتد. این اتفاقات گاهی مربوط به دلایلی هستند که اصحاب دعوا برای حق دار بودنِ خود یا بی حقیِ طرفِ مقابل ابراز می کنند (اصطلاحا به آن، طواری دادرسی مربوط به ادلّه اثبات دعوا گویند). و گاهی ممکن است مرتبط با این دلایل نباشند (طواری غیر مرتبط با ادلّه اثبات دعوا).
طواری مربوط به ادلّه اثبات دعوا
در طول جریان رسیدگی اصحاب دعوا برای اثبات مُحق بودن خود و یا بی حقی طرف مقابل دلایلی را ممکن است مطرح کند.
1_ ابراز سند به عنوان دلیل: به طور مثال الف در دعوای علیه ب، به یک چک استناد می کند. ب در مقابل، ادعای جعلِ چک یا تردید در آن و یا انکار آن چک را می کند.
2_ گواهی (شهادت): مثلا در دعوایی یکی از طرفین به یک شاهد استناد می کند و طرف دیگر نسبت به شاهد از حربه جرح شهود (یعنی شهود کفیت و شرایط شهادت دادن را ندارد) بهره می برد.
3_ سوگند (قسم): در مواردی که دلیلی در دست نیست اصولاً اصحاب دعوی به قسم روی می آورند که ممکن است با درخواست آنها یا به دستور قاضی باشد.
4_اقرار (خبر دادن به نفع دیگری و به ضرر خود): ممکن است در دعوای الف علیه ب، درخصوص پرداخت ثمن معامله، الف به ضرر خود اعلام کند که پول را قبلا گرفته است.
5_ کارشناسی: ممکن است در دعوایِ مطالبۀ خسارت یکی از اصحاب دعوا برای تعیین میزان خسارت درخواست ارجاع امر به کارشناس بدهد.
6_ معاینۀ محل: همانند مورد قبل، کارشناس محلی را که به آن خسارت وارد شده بررسی می کند.
7_ تحقیق محلی: دادستان برای فهم بهتر مورد اختلاف، به صحبتهایی که در محل و بین افراد پخش می شود گوش می دهد.
8_ اَمارات: به دو دسته امارات قضایی و قانونی تقسیم می شود. مثلا در دعوای الف علیه ب، درخصوص مالکیت دیوار مشترک بین خانههای آنها به اماره قانونی وضعِ سرِتیر استناد می کند.