1- وکیل کسی است که به جای موکل (کسی که وکیل را انتخاب می کند و به او وکالت می دهد) کارهایی را که خود موکل اهلیت انجام آنها را دارد را بر عهده می گیرد. اگر وکالت با سند عادی (غیررسمی) و یا سند رسمی (تنظیم شده در دفتر اسناد رسمی) داده شود، برای انجام امور اداری یا انجام معاملات قابل استفاده است. اما با وکالت تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی نمی توان از جانب شخص حقیقی یا حقوقی به طور مستقیم به دادسراها و دادگاه ها مراجعه و موضوع وکالت را انجام داد. اما می توان در وکالت رسمی حق انتخاب وکیل دادگستری را هم گنجاند.
2- وکیل دادگستری کسی است که با داشتن پروانه وکالت و عضویت در یکی از کانون های وکلای دادگستری از طرف اشخاص حقیقی یا حقوقی (دولتی یا غیردولتی) دفاع از حقوق موکل و پاسخ به ادعاها و دلایل و ارائه آن ها را در دادسراها و دادگاه ها و ادارات ثبت اسناد و املاک می پذیرد. بنابراین فقط وکیل دادگستری یا نماینده حقوقی سازمان های دولتی یا مدیر شرکت در چارچوب اختیارات قانونی از سوی شرکت یا موسسه مربوطه می توانند در مراجع قضایی، ثبتی و اداری، از طرف موکل یا شرکت یا موسسه یا مرکزی که نمایندگی داده است، حاضر شود.
3- انتخاب وکیل دادگستری آزادانه از سوی هر شهروند یا اشخص حقوقی از میان وکلای دادگستری انجام می شود و رابطه میان وکیل و موکل با تنظیم و امضای وکالتنامه ( به صورت فرم قرارداد چاپی که کانون وکلا در اختیار وکلا قرار می دهد) و تعیین حق الزحمه وکیل آغاز می شود.
4- حق الوکاله وکیل یا بر اساس تعرفه مندرج در آئین نامه تعرفه وکالت تعیین و پرداخت می شود و یا وکیل و موکل میزان مشخص دیگری را تعیین و توافق می کنند. حق الوکاله مورد توافق می تواند در همان فرم چاپی وکالتنامه یا برگه های جداگانه ای نوشته شود و به امضای طرفین برسد؛ محدودیتی برای تعیین حق الوکاله و چگونگی دریافت آن وجود ندارد.
5- پرداخت هزینه های پرونده (به جز علی الحساب مالیات حق الوکاله و سهم صندوق حمایت وکلا) همانند هزینه های دادرسی،کارشناسی، آگهی، تایپ، کپی، تماس تلفنی و اوراق استفاده شده به عهده موکل است که باید با اعلام وکیل پرداخت شود.
6- وکیل از طرف موکل بدون تعهد به دریافت نتیجه و رای به نفع موکل کارهای وی را انجام می دهد و حق الزحمه او ارتباطی با نتیجه دعوی و اقدام وکیل ندارد. به اصطلاح "تعهد وکیل تعهد به وسیله است نه تعهد به نتیجه".
7- به وکلای دادگستری تاکید شده است که پیش از آغاز هر اقدامی و پس از انعقاد قرارداد وکالت و تنظیم وکالتنامه ، درباره گفت و گو با طرف دعوی و امکان حل و فصل اختلاف یا طرح ادعا خارج از مراجع قضایی اقدام و بررسی شود.
8- هر مرحله از دادرسی دارای حق الوکاله مشخص و مربوط به همان مرحله است که بر اساس توافق دو طرف پرداخت می شود.
9- در صورت برکناری وکیل، باید تمام حق الوکاله به وی پرداخت شود مگر طرفین توافق دیگری در این باره داشته باشند.
10- مراتب استعفای وکیل دادگستری به موکل و مرجع قضایی و اداری اعلام می شود اما وکیل در این حالت به نسبت امور که انجام داده است حق الوکاله دریافت می کند.
11- وکیل دادگستری نمی تواند همزمان، وکالت شخصی را که طرف دعوی موکل اوست به عهده بگیرد و باید صلاح و غبطه موکل را رعایت کند.
12- وکلا به طور معمول با موکلین خود در دفتر کار خود دیدار می کنند مگر آن که ناتوانی موکل یا انجام امر دیگری موجب دیدار با موکل در محل دیگری مطابق شان وکیل شود.
13- وکلای دادگستری ایران به موجب قوانین همتراز با قضات دادگستری و هم شان آن ها در انجام وظیفه هستند. بنابراین نباید به آن ها توهین یا بی احترامی شود.
14- در ایران به صورت رسمی وکلا بر اساس تخصص و دانش خود تقسیم نشده اند. اما شماری از آن ها وکالت پرونده های خاصی را متناسب با تسلط و پیشینه خود می پذیرند.