امین بودن و امانتداری از جمله اصطلاحاتی است که در طول روز شاید به دفعات از جانب اطرافیان و دوستانتان شنیده و دیده شود و کمابیش با این اصطلاحات آشنا هستیم. لازم به ذکر است که در وصف امانتداری امام علی(ع) میفرماید « برترین ایمان، امانتداری است». وصف خیانت می تواند این بارزه مثبت را نه تنها تبدیل به ویژگی منفی یک شخص نماید بلکه مستوجب مجازات نیز کند. دکتر لنگرودی در کتاب وسیط در تعریف خیانت آورده اند « سوء استفاده از اعتماد کسی که به وی اعتماد کرده است مانند برداشتن مال مخدوم توسط خادم». تحقق وصف خیانت در امانت، ابتدا با یک رابطه اعتمادساز و یا حتی قراردادی تحقق می یابد؛ بدین معنا که شخصی مال را برای امانت در اختیار دیگری قرار می دهد و پس از مدتی مالک مال امانی تقاضای مطالبه آن را می کند و در صورتی که امین از عودت مال امانی سرباز زند، جرم خیانت در امانت تحقق یافته است. از نگاه مواد قانونی نمی توان تعریف صریح از خیانت در امانت بدست آورد و صرفاً با بهره گیری از مفاهیم مواد 673 و 674 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 که اشاره به برخی از مصادیق آن شده، پی به معنا برد.
ارکان جرم خیانت در امانت
به منظور تحقق جرمی، یک سلسله ارکان و اقدامات می بایست تحقق یابد تا بار حقوقی جرم معنی پیدا کند. در خصوص خیانت در امانت می بایست توالی عرفی و قانونی جرم رعایت گردد تا مصداق جرم خیانت در امانت تحقق یابد؛
اولین رکن لازم در تحقق جرم خیانت در امانت وجود قرارداد سابق و یا وجود شیء و تحویل امانی آن: اصل بر سپردن و تسلیم مال و استرداد آن می باشد؛ در واقع اصل کلی بر منقول بودن مال مورد خیانت در امانت است که در عقودی نظیر وکالت، ودیعه، قرارداد انجام کار، اجاره و رهن ظهور پیدا می کند.
رکن دیگر که در واقع از آن به رکن مادی تحقق جرم خیانت در امانت یاد می شود، تصاحب، تلف، مفقود یا استعمال نمودن اموال امانی است.
رکن دیگر متضرر شدن مالک است بدین معنا که محرز شدن ضرر می بایست تحقق یابد حتی اگر امین نفعی در خیانت نبرده باشد.
و در نهایت عنصر معنوی جرم می باشد که بایست متقلبانه بودن اقدام امین در عدم برگشت مال تحقق یابد؛ در واقع ممکن است امین با موانع ای در عدم استرداد مال امانی مواجه باشد و هیچگونه قصد مجرمانه مبنی بر تحقق جرم خیانت در امانت را نداشته است.